در ادامه چند کلمۀ دیگر که با کلمۀ پیشین انگلیسی مرتبط است را انتخاب کردم با هم آنها را بررسی می کنیم Wander -En - وُاندا ˈwɒndə - wɑːndər واندر = سرگردان بودن، منحرف شدن، اواره بودن معانی دیگر : ) بی هدف ( حرکت کردن، پرسه زدن، پلکیدن، (با بی خیالی) راه رفتن، یالم یالم رفتن، خرامان رفتن، ) معمولا با : off( گمراه شدن، گم شدن، کج راه شدن، (مجازی) دچار ضلالت شدن، دربدر شدن یا بودن، ) معمولا با :off( رشته ی کلام یا اندیشه را از دست دادن، از موضوع پرت شدن، گیج شدن، ,رفتن، منبع
درباره این سایت